تولد دو سالگی اسرا
نمیدونم شاید در آینده به خاطر اینکه نتونستم یا نشد که برات از تولدهای پرذرق و برق امروزی بگیرم ازم ناراحت خواهی شد. روز تولد دو سالگیت ما تازه از مسافرت برگشتیم و نشد که کاری بکنیم به غیر ازینکه آخر شب رفتیم برات تخت خواب گرفتیم تا انشالله ازین به بعد تو رو تختت بخوابی و ما هم همچنین. پنجشنبه هم رفتیم دیدن عزیز و عمه ات همونایی که احساس میکردم خیلی دلشون برات تنگ شده چون چن هفته بود که ندیده بودنت.هرچند موقع رفتن به خونه ی عزیز یه کیک ساده گرفتیم که بریم و با اونا یه تولد کوچک برات بگیریم و لحظات خوشی رو رقم بزنیم.اما دیدیم پریسا خودش برات کیک گرفته کلی بادکنک باد کرده کادو گرفته.و چقد ارزش دا...