اعتماد به نفس1
ياد آوري موفقيت ها و مرور نكردن شكست ها
بخش قابل توجهي از اعتماد به نفس شما به تصوير ذهني شما وابسته است. تصويري که شما در ذهن خود و دربارۀ خود داريد، نقش بسيار تعيينکنندهاي در اندازهي اعتماد به نفستان دارد. دقت داشته باشيد که در اينجا منظور تصويري نيست که شما از صورت و اندام و جسم و قالب فيزيکيتان داريد بلکه عملکرد و کارنامهي رفتاري شما مدنظر است. چه تصوري از خود دربارهي عملکردتان داريد؟ آيا شما خود را فردي موفق تلقي ميکنيد و يا فردي شکستخورده و ناکام؟ بدون هيچ تعارفي به اين سؤال پاسخ دهيد که در ذهنتان چه تصويري از خود داريد؟ اگر در ذهن خود خود را فردي ناکام و شکستخورده و ناموفق ميپنداريد مطمئن باشيد تا زمانيکه اين تصوير ذهني و تلقي شخصي اصلاح نشود، اعتماد به نفستان بهبود پيدا نميکند. براي اصلاح اين تصوير ذهني رعايت دو نکته بسيار ضروري است:
1-موفقيتهاي پيشين خود را به ياد بياوريد
همهي ما در زندگي موفقيتها و شكستهايي داشتهايم. گاهي تلاشهايمان همان نتيجهاي را كه در جستجوي آن بودهايم در پي داشته و گاهي خلاف آن رخ داده است. بگذريم كه هرگاه (بهزعم ما) شكستي گريبانگيرمان شده، بعدها ديدهايم چقدر برايمان تجربيات مفيد به ارمغان آورده است.
ما ميتوانيم در مرور گذشته، توجهمان را به ناكاميها، شكستها و نرسيدنها معطوف کنيم، که اين کار نهتنها روحيهي ما را تضعيف ميکند و باعث رنگ باختن شور و شوق و پديد آمدن افسردگي ميشود، بلكه اعتماد به نفس را براي اقدام دوباره از ما ميگيرد. اما يادآوري موفقيتها، دستيابيها و كاميابيها، هم به ما انرژي مثبت ميدهد و هم اعتماد به نفسمان را براي حركت و تلاش بيشتر، افزايش خواهد داد.
خيليوقتها، تا از کسي ميخواهيم قلم و كاغذي بردارد و گذشتهي خود را برايمان بنويسد، شروع ميكند به نوشتن شرح مفصل شكستها و ناكاميهايي كه تابهحال داشته است. سپس از او ميخواهيم بار ديگر شرح گذشتهي خود را بنويسد ولي اين بار همهي رويدادها را يادداشت كند: موفقيتها در کنار ناكاميها؛ پيروزيها علاوه بر شكستها.
معمولاً فرد موردآزمايش به تكاپو ميافتد تا ثابت كند در گذشته موفقيتي نداشته و هرچه بوده، شكست و ناكامي بوده است. به او تأكيد ميكنيم موفقيتها الزاماً نبايد درخشان، چشمگير و بسيار برجسته باشد؛ بلکه ميتوان به موفقيتهاي كوچك هم اشاره كرد. اما گاهي فرد همين را هم انكار ميكند.
علت فراموش کردن موفقيتها، همان علتِ از ياد بردن داشتههاست.
وقتي شخص مدام مينشيند و پرونده شكستهاي خود را مرور ميكند، همانها در ذهنش برجسته ميشود و گاهي بهسبب شدت و دردِ تكرار ذهني و زباني، اين خاطره و تأثرات ناشي از آن سالها باقي ميماند. از سويي، چون موفقيتها را كوچك و كمرنگ ميپندارد از مرور آنها اجتناب ميكند و بهزودي اين قبيل کاميابيها از ذهنش محو ميشود.
شرح موفقيتهاي خود را بنويسيد. حتماً اين كار را انجام دهيد. به احتمال قريب به يقين در دل ميگوييد: «اي بابا! اين کارهايي که من کردم نوشتن ندارد...» يا اين کار را به بعد موكول ميكنيد.
بگذاريد خيالتان را راحت كنم: دست به كار شويد وگرنه براي اعتماد به نفس شما اتفاق مثبتي نميافتد! همچنان داريد اين سطور را ميخوانيد و جلو ميرويد؟! كافي است! بلند شويد، قلم و كاغذي برداريد و شرح موفقيتهايتان را بنويسيد.
همهچيز را در تنظيم اين فهرست لحاظ کنيد، حتي اگر دستاوردي كوچك باشد؛ حتي اگر در کلاس اول دبستان نمرهي املاي شما 20 شده است!
موفقيت ميتواند انجام يك كار عبادي ـ معنوي مثل صدقه دادن و نماز خواندن و دعا كردن و شركت در يك جلسهي آشنايي با معارف باشد؛ ميتواند کمکي مفيد و ارزشمند باشد كه در حق دوست يا همسايهتان انجام دادهايد؛ ميتواند يك موفقيت تحصيلي و شغلي باشد؛ ميتواند اتمام يک کار جزئي اما نيمهتمام باشد که سرانجام آن را به پايان رساندهايد! حتي ميتواند ايجاد يك صفت اخلاقي خوب در خود باشد. حتي مطالعهي اين متن هم نوعي موفقيت است چراکه شما خواستهايد وضعيت اعتماد به نفستان را بهبود بخشيد.
دفترچهاي كوچك تهيه كنيد و هر موفقيتي مربوط به گذشته را كه بهمرور به يادتان ميآيد در آن بنويسيد. مرور و يادآوري اين موفقيتها، احساسِ توانمندي را در شما تقويت ميكند. به خود بگوييد اگر در گذشته توانستهايد موفق شويد، پس باز هم ميتوانيد.
شما قبلاً كه آگاهي و تجربهي كمتري داشتهايد توانستهايد موفقيتهايي كسب كنيد؛ اكنون با وجود تجربه و آگاهي بيشتر، مجال و توانمندي شما نيز بيشتر است. فقط بايد باور كنيد كه ميتوانيد. حتي سعي كنيد احساس شيرين و خوشايندي را كه در نتيجهي كسب پيروزي و موفقيت پيشين به شما دست داد، به ياد بياوريد.
نترسيد. اين کار هيچ اشكالي ندارد! دقايقي خود را در بحر موفقيتهاي گذشته و احساس مثبت ناشي از آن غوطهور سازيد. از اين يادآوري، عقل و قلب خود را سرشار از باور و احساس مثبت كنيد.
2-از مرور شكستها و ناكاميها دست برداريد
مرور پيوستهي شكستهايتان، آفت جدي اعتماد به نفس شماست. ممكن است بگوييد ميخواهيد از گذشته درس بگيريد و آن را چراغ راه آينده كنيد. بسيار خوب، يك بار بنشينيد و تمام درسها و تجربههاي ناكاميهايتان را تجزيه و تحليل و يادداشت كنيد، و بعد از جمعبندي پيامها و پيامدهاي اين ارزيابي، ديگر پروندهي آن را ببنديد. شما که مدام گذشتهي تأسفبارتان را مرور ميکنيد، نبايد از خود بپرسيد اين چه درس گرفتن و تجربهآموزي است كه تمام نميشود؟!
شما خاطرهي شكست عاطفي، شغلي، مالي، تحصيلي و حتي ارتباطي را بارها و بارها مرور ميكنيد و اين مرور بيپايان، صرفاً احساسِ «نميتوانم» شما را تقويت ميكند.
برفرض براي قبولي در آزموني بسيار مهم، ماهها تلاش كردهايد و زحمت كشيدهايد ولي نمرهي لازم را كسب نكردهايد. اگر روش مطالعه، برنامهريزي يا تلاشتان دچار نقصان بوده، درس بگيريد و روش خود را اصلاح كنيد. ولي مرور مداوم خاطرهي آن ناكامي غير از آنكه اعتماد به نفس شما را تهديد كند و يكي از علتهاي افسردگي احتماليتان باشد، ثمري نخواهد داشت.
تجديد خاطرات تلخ و مرور اتفاقات ناراحتكنندهي گذشته، از لحاظ روحي به شما آسيب ميزند. آدمهاي ناموفق و افسرده، عمدتاً مشغول مرور خاطرات تلخ خويش هستند و صفحات غمبار دفترچهي خاطرات خود را بارها و بارها ورق ميزنند. وقتي از يكي از مربيان حرفهاي فوتبال، پس از شكست خوردن در مسابقهاي حياتي ميپرسند، «اكنون چه احساسي داريد و چه چيزي ذهن شما را مشغول كرده؟» بلافاصله ميگويد: «تمام فكرم اين است كه در مسابقهي بعدي چگونه ميتوانم موفق شوم!» او حتي يك لحظه هم به عزاداري براي شكست خود مشغول نميشود.
گاهي ما در سوگ شكستهاي خود ماهها رخت عزا به تن ميكنيم و با اشک ريختن بر دفتر خاطرات گذشته، از تلاش بازميايستيم و امروز و فردايمان را هم بر باد ميدهيم.
با خودتان عهد ببنديد كه ديگر هرگز راجعبه گذشتهها فكر نكنيد. امروز روز تولد شماست. روز پوست انداختن و از پيلهي گذشتهها به در آمدن! چند بار زمين خوردهايد؟ چند بار جز ناکامي نصيبي نبردهايد؟ چند بار درها را به روي خود بسته ديدهايد؟ همان بهتر که به خاطر نياوريد! همان بهتر که پاسخ اين پرسش را ندانيد! اصلاً شما خاطرهاي از گذشته نداريد چراكه امروز به دنيا آمدهايد. اگر هم بر يادآوري گذشته اصرار داريد صرفاً موفقيتها، دستاوردها و كاميابيهاي خود را مرور كنيد.
اگر هم ناخواسته ياد شكستها و تلخيهاي گذشته به ذهنتان آمد، بلافاصله حواس خود را پرت كنيد؛ تغيير موقعيت دهيد، بلند شويد برويد آبي به سر و صورتتان بزنيد. به يك دوست صميمي زنگ بزنيد. اگر هم در طول روز فكر شكستهاي گذشته بارها و بارها فضاي ذهنتان را اشغال كرد، هر بار همين كار را كنيد و بکوشيد با تغيير وضعيت، سمتوسوي افكار خود را تغيير دهيد. اگر مدتي چنين كنيد، ايمان داشته باشيد كه آن خاطرهي ناخوشايند، بهمرور در ذهن شما كمرنگ و چهبسا محو ميشود. اينکه گذشتههاي تاريک و تلخ را از صفحهي ذهنتان پاک کنيد خطري ندارد؛ آنچه خطرناك است اين است كه شما عمداً و آگاهانه بر ناكاميهايتان تمركز كنيد.