پيوند عاشقانه ي ماپيوند عاشقانه ي ما، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره
بابا حجتبابا حجت، تا این لحظه: 41 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره
مامان ايلقارمامان ايلقار، تا این لحظه: 38 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره
اسرااسرا، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره

درد دل های مادر دختری

iui

1394/6/10 8:46
نویسنده : ايلقار
312 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستای خوب و مهربونم.  امیدوارم حا تک تکتون خوب باشه.

خیلی وقته دیگه به وبلاگم با اون شور شوق روزهای اول سر نمیزنم دلیلش هم اینه که هر چی بیشتر خودمو درگیر میکنم بیشتر عذاب میکشم

ولی خوب اتفاقات خوبی افتاده که باید بیام اینجا بگم. 

خلاصه دکتر که بهم روز 28 مرداد رو وقت داده بود که برم پیشش برای سونو رفتم خدا میدونه چقد استرس داشتم که خدا نکنه که تخمک نداشته باشم و این حرفها خدا رو شکر سونو که کرد گفت اندازش 19-25 میلی متره و این یعنی خوب

زود رفتیم یه آمپول داده بود اونو  تزریق کردمو حجت هم نمونه داد و خلاصه 28 مرداد عصر ساعت هفت و نیم iui شدم. خیلی کمر درد داشتم و تخمدانهام هم شدید درد میکرد. من که فکر میکردم iuiچیزی نیست و عادی هست و این حرفها دیگه چند روز استراحت مطلق داشتمو فقط دراز کش بودم از طرفی ÷زشکم گفته بود بعد از iui یه هفته یک روز در میان نزدیکی داشته باشیم که اونم چون حجت میخواست بره مشهد نشد.

من چهارشنبه iui کرده بودم و حجت یکشنبه رفت مشهد برای مسابقات.

این مدت رو فقط استراحت کردم و چون حجت نبود یا مامان می اومد خونه ی ما یا من میرفتم خونه ی اون

از یکشنبه رفتم اداره

جمعه ی اون هفته هم داداش اومد مارو برد باغشون و جاتون خالی خیلی خوش گذشت.

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)